وروجک

تصاویر ،شعر

وروجک

تصاویر ،شعر

عمر دوباره

من از دریچه چشمت به آفتاب رسیدم
سبد سبد گل خورشید از نگاه تو چیدم

به شوق روی تو از مرز آفتاب گذشتم
به بیکرانه ترین کهکشان عشق رسیدم

به سمت روشن اشراق دیده بر تو گشودم
هـزار قافـــــــــــله نور در طـــــواف تو دیدم

به زیر طاق دو ابرویت آشیانه گرفتم و در حــــریم نگاهت کبوترانه پریدم

به پیش پـــای تو افکندم از خیال کمندی
بدین بهانه تو را در کمند خویش کشیدم

قسم به ناز نـگاهت که در قبیله خوبان
مثال چشم تو من چشم آهوانه ندیدم

اگر به زلف تو بستم دل شکسته خود را زهر که غیر تو بود و ز هر چه جز تو بریدم

تو روشنایی صـــــبحی به روزگار سیاهم
درون چشم سیاهت نهفته صبح سپیدم

دلم به وصل تو دارد امید عمر دوباره
مباد آن که شود نا امــید از تو امیدم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد