آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند
زمانی میرسد که رنج مثل یک تخته سنگ روی قلبمان سنگینی می کند.وقتی امیدهایمان پیش از خودمان ازدست بروند،آن وقت دیگر برای خودمان زندگی نمی کنیم.به همان اندازه برای تماشای گلی ،بوی عطری یا رهگذری در خیابان زندگی می کنیم که برای آدمهایی که دوست داریم یا برای تمایلات شخصی مان.ما سرگردانیم.